وین ایران، هیجانی دیگر نقد بازی و فیلم

نقد بازی و فیلم

نقد بازی و فیلم های روز

نقد بازی و فیلم

احمد
نقد بازی و فیلم نقد بازی و فیلم های روز

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

نقد و بررسی فیلم «یکی میخواد باهات حرف بزنه»

کارگردان: منوچهر هادی http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/sola-zan/image634866677052207032.jpg

نویسنده : منوچهر هادی ، سعید دولتخوانی

بازیگران:

شهاب حسینی، حمیدرضا پگاه، آنا نعمتی، یکتا ناصر، مرتضی کوهی، شهین تسلیمی، مجید درستی، سارا اسماعیل پور و با معرفی هانیه غلامی

خلاصه داستان :

یک سانحه رانندگی، لیلا را ناچار به رویارویی مجدد با گذشته اش می کند و این رویارویی او را در مواجهه با فراز و نشیب هایی قرار می دهد.

 


 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/sola-zan/image634866677052207032.jpg

منتقد:‌سولا اکبریه  (امتیاز 6 از 10) -------

منوچهر هادی را پیش از این با ساخت قرنطینه در سال 1386 و در مقام کارگردان می شناخیتم. هرچند دستیاری اصغر فرهادی در چهارشنبه سوری تبعاً برای او تجربیات ارزنده ای را می بایست به همراه می داشت. یکی می خواد باهات حرف بزنه! دومین ساخته اوست و دنیای پر امید هم آخرین اثر هادی است که هنوز به اکران عمومی در نیامده است. البته رمضان امسال (مرداد ماه 1391) هم نخستین تولید سریالی او روی آنتن رفت که خداحافظ بچه نام داشت و با عدم اقبال مخاطبان مواجه شد که شکستی را در کارنامه این کارگردان جوان رقم زد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/sola-zan/nf00097977-2.bmpیکی می خواد باهات حرف بزنه! درامی ست اجتماعی که در آن به طور خاص به مقوله پیوند اعضا اشاره شده است؛ هرچند بر خلاف کلیشه ای که فیلم های مرتبط با پیوند اعضا با آن دست و پنجه نرم می کنند – که همان دشواری والدین در اعطای رضایت است – منوچهر هادی این درون مایه را با حوادثی دیگر پیوند زده و از این حیث اثر قابل توجهی را پدید آورده است.

آغاز فیلم در فضای سرسبز و با طراوت شمال است. خیلی زود وارد روند درگیری ها می شود و کشمکش مادر و دختر به عنوان سوژه محوری فیلم مطرح می شود. ناگهان و بر اثر حادثه ای – که حقیقتاً از حیث غافل گیری و اثرگذاری بسیار حائز توجه است – سوژه ی اصلی را پیش روی مخاطب قرار می دهد.

پس از وقوع این حادثه، عملاً فیلم وارد فاز دوم می شود؛ یعنی لیلا (با بازی آنا نعمتی) ناگزیر می شود به سمت گذشته اش برگردد و علی رضا (با بازی حمیدرضا پگاه) که خواستگار لیلاست، در این بازگشت به عقب همراه او می شود. هرچند در فرازهایی از این رویارویی با گذشته، لیلا تنهاست و گویی تصمیم گرفته خودش به تنهایی این تنش شخصی را سر و سامان دهد و زخمی را که از سال های دور و از زندگی مشترک با همسر سابقش مصطفی (با بازی شهاب حسینی) به تن داشته و حالا دوباره سر باز کرده، به تنهایی التیام بخشد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/sola-zan/08yezhq1xhn37zai4h6x.jpgاز منظر داستانی باید گفت فیلم روایتی است سر راست و بدون هیایو که حوادث فرعی در آن خیلی به چشم نمی آید. تعلیق و گره در سوژه اصلی داستان تا حدی است که توانسته بار فیلم را به دوش بکشد. بازی ها هم متوسط از آب درآمده اند و شخصیت ها به گونه ای هستند که می توان آن ها را باور کرد و مابه ازاهای بیرونی شان را به خوبی دید. شاید شاخص ترین بازی را بتوان به یکتا ناصر نسبت داد که اتفاقاً در سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن را برای بازی در همین فیلم به دست آورد.

تدوین این فیلم مشترکاً به عهده هایده صفی یاری و سپیده عبدالوهاب بوده است. در بخش های ابتدایی، شاهد نماهای کوتاه تر هستیم و هرچه به بخش های پایانی فیلم نزدیک می شویم، نماها به دلیل ذات داستان و تقابل هایی که بین شخصیت ها شکل می گیرد، طولانی تر می شوند، ولی در کل نوعی ایجاز به چشم می آید و کات خوردن های سریع از ویژگی های بارز فیلم به شمار می آید.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/sola-zan/12-1-31-1171213-5.jpgزاویه دوربین و حرکت آن بدون هیچ گونه اغراق و بی آن که بخواهد از قاب بیرون بزند، در خدمت فیلم است.هرچند در بخش های ابتدایی به دلیل ویژگی لوکیشن و زیبایی های خاص طبیعت، نماهای باز بیش تری شاهد هستیم، ولی رفته رفته این نماهای باز کم تر می شود و جز یکی دو مورد در اواسط فیلم، مورد دیگری به چشم نمی خورد.

به طور کلی اثری نسبتاً یک دست را می بینیم که هرچند به لحاظ بصری، فنی و تکنیکی و بازی ها اتفاق خارق العاده ای رخ نداده، ولی همه چیز تقریباً در سطح متوسط و اندکی رو به بالاست. پایان بندی فیلم هم به شکلی کاملاً عادی و مقبول از کار درآمده و همه چیز در خدمت همان درون مایه ای است که محور همه حوادث بود و سرانجام به شکلی نیکو و خوشایند به اتمام رسید.

یکی می خواد باهات حرف بزنه، ضمن آن که به خوبی مقوله اهدای عضو را به دور از کلیشه های مرسوم مطرح کرده، فرصتی را برای قضاوت و راستی آزمایی شخصیت ها و مخاطب فراهم آورده و به خوبی یادآوری می کند که قضاوت های اخلاقی گاهی چه قدر ساده به نظر می رسند، حال آن که فرسنگ ها از حقیقت دورند و بیننده را در مقابل این پرسش اخلاقی قرار می دهد که آیا بخشش می تواند از هزینه های گزافی که ممکن است در آینده هرکسی پدیدار شود، جلوگیری کند یا نه و اساساً جایگاه بخشیدن و انتقام را در مقابل اعتراف یا پنهان کاری به چالش می کشد و از این منظر می تواند فیلمی قابل قبول تلقی شود؛ هرچند این ریزه کاری های اخلاقی و اجتماعی اش زیر سایه درون مایه اهدای عضو خیلی فرصت نیافته تا هویدا شود.

اختصاصی نقد فارسی


برچسب‌ها:

تاريخ : 28 آبان 1393برچسب:, | 13:18 | نویسنده : احمد |

نقد و بررسی فیلم «من مادر هستم»

کارگردان: فریدون جیرانی

نویسنده : ليدا لاريجانی  و رحمان سيفيی آزاد

بازیگران:

باران كوثري، حبيب رضايي، فرهاد اصلاني، اميرحسين آرمان، هدايت الله سجادي، آرمان صورتگر، كريم عباسي و پانته‌آ بهرام با حضور هنگامه قاضياني در نقش ناهيد مشرقي

خلاصه داستان :

دو خانواده که روابط بسیار دوستانه و صمیمانه ای با یک دیگر دارند، بر اثر مجموعه ای از حوادث و بروز یک قتل، با پرسش های بنیادی در ارزش ها و الگوهای رفتاریشان مواجه می شوند.

 


 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/man_madar_hastam_4.jpg

منتقد:‌سولا اکبریه  (امتیاز 5.5 از 10) -------

"من مادر هستم" روایت انسان هایی است با رفتارها و نگرش های متضاد و در عین حال هم سو! سردرگمی و غوطه ور شدن در روابط بسیار دوستانه و صمیمی و گرفتاریشان در دغدغه های شخصی نقاط مشترک الگوهای رفتاری شان است و شیوه نگرش به زندگی و قضاوت هایشان نقطه تضاد آن ها در برابر یک دیگر است. یکی عصبی و پرخاش گر که البته از سر مسئولیت پذیری است و دیگری خون سرد و آرام که مبادا آزادی عمل کسی سلب نشود!

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/IMAGE634896909011338719.jpgنادر دل نواز (با بازی فرهاد اصلانی) وکیلی است تقریباً دائم الخمر که برای فرار از شکست در زندگی شخصی اش غیر از الکل و دوست صمیمی اش سعید (با بازی حبیب رضایی) پناهگاه دیگری ندارد. سعید خود قربانی و شاید مسئول یک زندگی نابسمان خانوادگی است و همسرش سیمین (با بازی پانته آ بهرام) پس از دو سال به ایران باز گشته و خود آگاهانه می دانند که سرنوشتی جز جدایی در انتظارشان نیست! آوای دل نواز(با بازی باران کوثری) که از ناامنی در خانواده ای از هم گسیخته به طرف یک دانشجوی موسیقی شهرستانی بی پول و عاشق پیشه به نام پدرام (با بازی امیرحسین آرمان) پناه برده و در نهایت ناهید همسر نوید و مادر آوا (با بازی هنگامه قاضیانی) که او نیز در گیر و دار شکست زندگی خصوصی تنها به دنبال آن است که بتواند مسئولانه تر زندگی دخترش را سر و سامان دهد.

این پازل شخصیت ها در فیلم "من مادر هستم" بیش از هرچیز تصویر نابسامانی در خانواده را برجسته می کند. در واقع بیش تر از هر نکته دیگری به هم ریختگی در بنیان خانواده است که می خواهد در نیمه اول فیلم به تصویر کشیده شود تا در نیمه دوم شاهد تبعات این نا به سامانی و در هم گسیختی باشیم.

فیلم نامه داستان نسبتاً روانی دارد. البته حوادث فرعی، در هم پیچیدگی ها و گره های کوچکی هم هست که در اثنای ماجرا ایجاد می شود و اندکی بعد با گره افکنی در واقع اطلاعاتی را از زندگی خصوصی برخی از شخصیت ها برملا می کند که اصلاً همه این ها پیش زمینه ای است برای پرده آخر و سکانس های پایانی فیلم. بدنه اصلی فیلم نامه هم مبتنی بر رفت و برگشت های زمانی است که در قالب جلسه روان کاوی یکی از شخصیت ها با روان پزشک و بیان خاطراتش می گذرد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/IMAGE634896909003738284.jpgیکی از نقاط برجسته این فیلم، وجود شخصیت هایی است که به شدت خاکستری اند! عملاً هم مقصرند و هم قربانی. زمانی که نوید در اوج مستی و درماندگی تلوتلو خوران از دخترش می خواهد مادرش را راضی به آشتی کند، نوعی معصومیت و استیصال به بیننده القا می شود و اندکی بعد همین پدر مستاصل تبدیل به مدیری نالایق می شود که اشتباهات مکررش به فروپاشی بیش تر خانواده منجر می شود. یا سعید دوست نادر که هم قربانی یک زندگی بدفرجام است و هم گرفتار همسری خائن است که در دوری دوساله از همسرش فرصت را غنیمت می شمرد! و البته در مورد سایر شخصیت ها هم این وضعیت به چشم می خورد که می توان نقطه اوج این دوگانی میان قربانی شدن و قربانی کردن را در شخصیت «سیمین کاشف» همسر سعید یافت.

اما فارغ از این ویژگی مثبت، یکی از ضعف های مفرط فیلم نامه گفت و گوهای میان بازیگران است. دیالوگ ها به شدت تصنعی، فیلم فارسی و غیر قابل قبول اند. به بیان دیگر دقیقاً می توان اظهار داشت قوی ترین و بهترین بخش های فیلم، سکانس هایی است که گفت و گو کم ترین نقش را دارد و بازی حسی بازیگران و حالت صورت آن هاست که پیام را منتقل می کند. این ضعف به خصوص در پایان بندی فیلم خودش را نشان می دهد که در سکانس دادگاه، نوید خطابه ای را می خواند که بیش تر شبیه مانیفستی است اخلاقی در قبح بی بند و باری و روابط خارج از عرف و تمجید از کیان خانواده!!! اتفاقاً آن هایی که خواهان پایین کشیده شدن فیلم از پرده های سینما هستند، با یک بار دیدن فیلم و تنها به خاطر همین سکانس باید ممنون تیم فیلم نامه نویسی - لیلا لاریجانی، رحمان سیفی آزاد (براساس طرحی از جمال امید) - و جیرانی باشند که چنین کلاس اخلاقی را برگزار کرده است.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/IMAGE634899590962084850.jpgبه عبارت دیگر هرچند از لحاظ پیام و محتوا پایان بندی فیلم عالی و بی نقص است؛ اما از نظر ساخت با مشکلات اساسی مواجه است. گفت و گوها، میزانسن و حتی صحنه آرایی چندان دل چسب نیست.

اما چاله های فیلم نامه به همین جا ختم نمی شود، علاوه بر ضعف گفت و گو ها، سهل انگاری های واضحی در فیلم صورت گرفته است. سکانس فرار آوا از یک مرکز درمانی خصوصی اصلاً درنیامده است! سکانس تحول ناگهانی آوا برای اعتراف به گناهی که مادرش را اشتباهاً به دام انداخته است به شدت بی مقدمه و تنها تحت تاثیر چند جمله تاثیرگذار است! و سوالات این چنینی کم مطرح نمی شود. مثل این که اصلاً چرا یک باره آوا بچه اش را سقط می کند؟

از دیگر نقاط مبهم فیلم، طراحی صحنه فیلم مخصوصاً در یک سوم ابتدایی فیلم است. طراحی صحنه عجیب و انگار اصراری است برای نشان دادن روحیه خاص آوا در هنر و نواختن موسیقی! هرچند هرچه فیلم جلوتر می آید در این زمینه شاهد پیشرفت هستیم و طراحی صحنه شکلی منطقی تر، باور پذیر تر و قابل قبول تر به خود می گیرد.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/08vgv5lvscu3aq2nfsx1.jpgدر نهایت همان طور که می شد تا حدودی پیش بینی کرد، انسان های درگیر در چارچوب های ارتباطی نا سالم، بستر خانوادگی متشنج، الکل و اقسام بی قیدی هایی که در فیلم پشت سرهم ردیف شدند، سرنوشت خوبی برای هیچ کدام از شخصیت ها به همراه نداشتند! کلید واژه انتقام تنها بهانه ای شد تا دیواره پوشالی روابط دوستانه فرو بریزد و کسانی که روزگاری محرم خصوصی ترین داشته های زندگی یک دیگر بودند، چهارپایه مرگ را زیر پای عزیزانشان بلغزانند.

"من مادر هستم" داستان سقوط انسان ها است از لبه پرتگاهی که خودشان به سویش قدم برداشته اند و درست موقع سقوط است که فرصت بازبینی در آن چه را از سرگذرانده اند، پیدا می کنند. در چند قدمی مرگ است که انگار چشم ها باز می شود، روابطی که مدت های مدید مرده بود، با ارزش می شود و آوا به جای اسم کوچک والدینش، آن ها را بابا و مامان خطاب می کند و درنهایت، هرچند انتقام تیر خلاصی است بر پیکر این انسان های در حال سقوط، اما انتقام گیرنده نیز در آخر بستری یک بیمارستان روانی می شود تا سقوط دامن گیر همه باشد.

اختصاصی نقد فارسی


برچسب‌ها:

تاريخ : 28 آبان 1393برچسب:, | 13:18 | نویسنده : احمد |

نقد و بررسی فیلم «میگرن»

کارگردان: مانلی شجاعی فرد

نویسنده : مانلی شجاعی فرد

بازیگران:

گوهر خیراندیش، سهیلا رضوی، افشین هاشمی، هنگامه قاضیانی، پانته آ بهرام، هدایت هاشمی، نیکی نصیریان، صفا آقاجانی، حسین سلیمانی، تورج فرامرزیان، نصرت دستمردی و با حضور افتخاری رضا کیانیان و شاهرخ فروتنیان

خلاصه داستان :

آپارتمانی در قلب تهران ساکنانی دارد که هرکدامشان با دغدغه ای مواجه اند. هر کس تلاش می کند تا برای مشکلاتش چاره ای پیدا کند و این تلاش و مبارزه بی انتها جزوی از زندگی ساکنان این آپارتمان است.

 


 

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/2678ab6dcfab49f440a891dba82b6420.jpg

منتقد:‌سولا اکبریه  (امتیاز 4 از 10) -------

میگرن روایت آدم هایی است که متعلق به قشر متوسط شهر نشین، ساکن در یکی از مناطق معمولی پایتخت و فرورفته و سردرگم که کلاف در هم پیچیده زندگشیشان اگرچه گره های مشابهی ندارد، ولی تلاش طاقت فرسای شبانه روزی برای باز کردن این کلاف ها، وجه مشترک آن هاست.

مانلی شجاعی فرد اولین تجربه بلند سینمایی اش در مقام کارگردان، درامی است اجتماعی که با ساختاری اپیزودیک سعی می کند دغدغه ها و مشکلات گریبان گیر قشر متوسط شهری را در قالب یک درام آپارتمانی سر و شکل دهد. اپیزودهای این فیلم و حوادث هر یک از سه خانواده همزمان که اختصاصی است و ربطی به بقبه ندارد، در عین حال به نوعی با زندگی همسایگان آمیخته می شود و از این منظر استقلال و عدم استقلال توامان اپیزود ها در فیلم به چشم می آید.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/7655.JPGآغاز فیلم با تنش و درگیری شکل می گیرد. در همان ابتدا تضادهای فرهنگی طبقه های اجتماعی افراد به خوبی نشام داده می شود. البته همان گونه که پیش تر هم گفته شد، هر سه خانواده در این فیلم به طبقه متوسط تعلق دارند، ولی جنس آن ها لزوماً یکی نیست و اتفاقاً در عین متضاد بودن است که مشکلات مشابه و دست و پایگیری پیدا می کنند.

مدرس زبان امروزی و مدرن، خانه داری سنتی با شوهری سرخوش و البته زنی پیر با پسری سر به هوا و البته مادرپیرترش که با آن ها زندگی می کند. وجه اشتراک این است که هر سه زن بوده و در تمام طول فیلم به دنبال حل مشکلاتشان هستند. به علاوه تلاش زیادی به خرج رفته تا یک زندگی شهری شلوغ، پر سر و صدا و ناامن به شکلی برجسته به چشم بیاید! چه آن جا که در ابتدای فیلم کارگران به جان هم می افتند، چه جایی که معلم زبان مقرراتی و منظم برای فرار از آلودگی صوتی پنبه در گوشش می گذارد و حتی در بخش های پایانی فیلم که برای یافتن منزلی جدید با پیشنهادهای ناخوشایندی روبه رو می شود.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/1997.jpgمیگرن بیش تر به مستندی شبیه است که سعی می کند با نشان دادن دغدغه ها، بدون هرگونه قضاوت تنها کلاه بیننده اش را قاضی کند و خودش به طور صریح وارد مقوله ارزش گذاری نمی شود. اما این نکته بیش تر به ضرر فیلم تمام شده است. عبورکردن های سطحی و فراهم آوردن فهرستی از مشکلات ریز و درشت اجتماعی وقتی قابل توجه است که به صورت ادویه ای کنار درون مایه اصلی اثر قرار بگیرد.

به بیان دیگر میگرن بدون خط اصلی داستانی در لوای این مسیر می خواهد گوشه چشمی هم به مشکلاتی نظیر بی کاری، اجاره بها، اختلاف فرهنگی و بسیاری معضلات دیگر دارد و از این منظر تنه به تنه فیلمی هم چون "به همین سادگی" می زند؛ با این تفاوت که هنگامه قاضیانی در این فیلم به مراتب مدرن تر و امروزی تر شده است! در این اثر تمام ایپزودها را به صورت موازی و به شکل آینه ای به خدمت گرفته که می خواهد بحران های گریبان گیر زندگی شهری را نشان دهد. گویا آینه های شهر همه شکسته اند و میگرن می خواهد ادای دین کند و این آیه شکستن به شکلی نمادین در سکانس اول فیلم نشان داده می شود. هرچند نویسنده در وجود تمامی این بحران ها با مانلی هم نظر است، اما پرداختن سطحی و فهرست گونه چندان خوشایند به نظر نمی رسد .

از سوی دیگر میگرن تلاش کرده تا در کنار این گردهم آوری مشکلات، گوشه چشم بیش تری داشته باشد به مشکلات جنسی که در هر سه خانواده مطرح شده در فیلم به شکلی نمایان است. پسری که مشکل ازدواج دارد و دختری را به خانه دعوت می کند. زنی امروزی که دخترش به بلوغ جنسی و دردسرهای آن رسیده و زنی که شوهر سرخوشش برای کار به خارج رفته و از هدیه ای که برایش می آید به وضوح در می یابیم که او نیز دچار بحران های جنسی بوده است. این تاکید بیش تر میگرن بر بحران های جنسی در جامعه زمانی بیش تر معلوم می شود که در نظر بگیریم حتی به لحاظ زمانی هم، بیش ترین حوادث و زمان فیلم برای نشان دادن این مشکل در سه خانواده اختصاص داده شده و مشکل بلوغ دختر بچه تنها حادثه ای است که از اوایل فیلم تا بخش های پایانی سکانس های متعددی را به خودش اختصاص داده است.

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/migren/13069983268.jpgدر نهایت و با این که مانلی تا انتهای فیلم تلاش کرده بود دست به قضاوت نزند و دوربین مستندگونه اش را در خدمت سکانس های شلوغ، درگیرانه و تنش آلود نگه دارد، پایان بندی اش به شکلی واضح و البته کماکان سطحی به سوی قضاوت سوق می دهد. ازدواج به شیوه کاملاً سنتی اش را به عنوان راه حل رفع مشکل جنسی پسر جوان در نظر می گیرد، زن معلم زبان امروزی راه حل فرارش از مشکلات مالی و روحی را در پذیرفتن آغاز ارتباط با مردی نه چندان آشنا می جوید و همسر مرد سر خوش که با شیوه ای تهدید گونه می خواهد همسرش را از بازگشت دوباره به خارج باز دارد و پایان فیلم که شدیداً شبیه سکانس انتهایی "شب یلدا" است و کنار رفتن پرده ها و تابیدن نور به داخل که به شدت دارای بار ارزشی است و به قضاوت می نشیند!

خلاصه آن که باید اذعان داشت میگرن فیلمی است که می خواهد سردردهای یک جامعه شهرنشین از یک طبقه اجتماعی ولی با سطوح اقتصادی و فرهنگی گوناگون را بازنمایی کند. هرچند ضرباهنگ در فیلم گاهی کند و گاهی به شدت سریع می شود، اما این ریتم ناهموار هم نه تنها کمکی به رویارویی سطحی فیلم با مشکلات نکرده، بلکه بیش تر بر آن دامن می زند به نظر می رسد این فیلم آدم های متفاوتی را نشان می دهد که گاهی برای هم دردی یارای هم دیگرند و گاهی برای فرار از تنهاییشان تنها به یادداشت خاطرات روزمره برای کسی که نیست می پردازند.

اختصاصی نقد فارسی


برچسب‌ها:

تاريخ : 28 آبان 1393برچسب:, | 13:18 | نویسنده : احمد |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By SlideTheme :.